میانگین متحرک چیست؟
میانگین متحرک (Moving Average) یکی از سادهترین و پرکاربردترین اندیکاتورها در تحلیل تکنیکال است. این اندیکاتور به کمک میانگین قیمتهای گذشته، روند قیمتها را صاف و هموار میکند و به معاملهگران کمک میکند تا نقاط ورود و خروج بهتری پیدا کنند.
در فارکس، معمولاً از دو نوع میانگین متحرک استفاده میشود:
- میانگین متحرک ساده (SMA): این نوع میانگین متحرک از میانگین قیمتها در یک دوره زمانی ثابت محاسبه میشود.
- میانگین متحرک نمایی (EMA): این نوع میانگین وزن بیشتری به قیمتهای اخیر میدهد و حساسیت بیشتری به تغییرات قیمت نشان میدهد.
نحوه ترید سودساز با میانگین متحرک
در این مقاله، یک استراتژی معاملاتی فارکس با استفاده از میانگین متحرک رو یاد میگیرید که جواب میده.
این استراتژی از نوع کراساوور میانگین متحرک نیست، چون فکر میکنم دیگه توی اینترنت از این مدل استراتژیها زیاد پیدا میشه، درسته؟
به جای اون، من میخوام یه استراتژی معرفی کنم که بهتون یاد میده چطور موقعی که قیمت یه مقدار کاهش پیدا کرد، وارد بازار بشید و خرید کنید.
استراتژی خرید در اصلاح روند: چگونه از میانگین متحرک بهره ببریم؟
یعنی شما دارید تلاش میکنید که ارزون بخرید و گرون بفروشید!
من این استراتژی رو توی بازار فارکس و فیوچرز به خوبی اجرا میکنم و جواب میده، ولی خب من دیدم که خیلی از تریدرها توی بازارهای دیگه مثل آپشنها و بورس هم از یه استراتژی مشابه استفاده میکنند.
حالا برای اینکه یکم بیشتر براتون توضیح بدم که چطور کار میکنه، اول از همه باید یه روند صعودی رو شناسایی کنید.
این استراتژی هدفش اینه که از اصلاح قیمت در روند صعودی موجود استفاده کنه.
یعنی شما سعی دارید وارد بازار بشید وقتی که قیمت یه کم پایین میاد و بعد به سمت بالا میره.
حالا به زودی بهتون نشون میدم که چطور این استراتژی ترید رو پیاده میکنم.
خب، قبل از اینکه شروع کنم، بذارید یه سری از معیارهایی که من هنگام استفاده از این استراتژی میانگین متحرک بهش توجه میکنم رو براتون توضیح بدم.
معیارهای کلیدی برای پیادهسازی استراتژی میانگین متحرک
اولین چیزی که باید مشخص کنم اینه که روند بلندمدت چطوره. اگر قیمت بالاتر از میانگین متحرک ۲۰۰ دورهای باشه، فقط به دنبال خرید میرم.
بعد باید منطقهی مناسب برای معامله رو درون روند موجود مشخص کنم. برای این کار، من از میانگین متحرک ۵۰ دورهای استفاده میکنم.
الان ممکنه بعضی از شما فکر کنید که، « چرا از میانگین متحرک ۵۰ دورهای استفاده میکنی؟ چرا نه ۴۹ یا ۵۱ یا یه عدد دیگه؟»
چرا میانگین متحرک ۵۰ دورهای بهترین گزینه است؟
خب، اینطور که بگم…
منطقهی مناسب (دقت کنید، کلیدش “منطقه” هست نه خط خاصی) خیلی مهم نیست که از میانگین متحرک ۵۵ دورهای، ۴۵ دورهای یا هر عدد دیگهای استفاده کنید.
این یه منطقه است که باهاش کار میکنید نه یه خط خاص.
دلیل اینکه من از ۵۰ دورهای استفاده میکنم اینه که خیلی از تریدرها به این میانگین متحرک نگاه میکنند.
و چون خیلیها به این توجه دارن، این باعث میشه که خودش به یک پیشبینی خودتحققیافته تبدیل بشه، پس من هم از میانگین متحرک ۵۰ دورهای استفاده میکنم.
تشخیص نوسانات روند با استفاده از میانگین متحرک ۵۰ دورهای
دلیل دوم هم اینه که وقتی از میانگین متحرک ۵۰ دورهای استفاده میکنید، راحتتر میتونید نوسانات روند رو شناسایی کنید.
اگه از میانگینهای متحرک ۱۰ یا ۲۰ دورهای استفاده کنید، احتمالاً روند خیلی قوی خواهد بود.
اینطوری شما ممکنه بخواید اون رو بفروشید یا اصلاً ممکنه تشخیص نوسانات در چنین روند قویای خیلی سخت بشه.
اما وقتی از میانگین متحرک ۵۰ دورهای استفاده میکنید، خیلی راحتتر میتونید نوسانات روند رو تشخیص بدید.
حالا بذارید براتون توضیح بدم که منظورم از نوسان چیه…
واقعاً راحتتر میشه این بخش از روند رو شناسایی کرد، وقتی که از میانگین متحرک بلندمدت استفاده میکنید، نسبت به زمانی که از میانگینهای متحرک کوتاهمدت استفاده میکنید.
چرا؟ چون وقتی روند خیلی قوی باشه، اصلاحات قیمت خیلی کم و سطحی میشه و سریع دوباره روند صعودی ادامه پیدا میکنه!
پس زمانی که روند خیلی قوی باشه، شناسایی و معامله در اصلاحات کار سختی میشه.
برای همین من از میانگین متحرک ۵۰ دورهای استفاده میکنم!
چطور وارد معامله بشیم؟ روشهای ورود به استراتژی میانگین متحرک
حالا میخوام به چند نکته دیگه اشاره کنم:
ورود به معامله: چطور وارد این نوع از معاملات میشم. ایده کلی اینه که شما باید بگذارید بازار به نفع شما اصلاح بشه قبل از اینکه وارد معامله بشید.
حد ضرر: این هم خیلی مهمه که نزارید زودتر از حد ضرر خارج بشید. تریدرها معمولاً زودتر از حد ضرر خارج میشن و بعد میبینن که بازار دوباره به نفعشون برگشته.
هدفها: این بستگی به این داره که شما میخواهید نوسانات کوتاهمدت رو بگیرید یا میخواهید روند بلندمدت رو دنبال کنید.
به مثال زیر توجه کنید:
چطور روند بلندمدت را شناسایی کرده و وارد معامله شویم؟
اول از همه، برای مشخص کردن روند بلندمدت، باید به خط سیاه، که نمایانگر میانگین متحرک ۲۰۰ دورهای است، نگاه کنید. اگر قیمت بالای این خط باشه، فقط به دنبال خرید میرید. بعد از این باید منطقهی ارزش رو پیدا کنید.
برای این کار، از میانگین متحرک ۵۰ دورهای استفاده میکنم که به رنگ آبی نمایش داده شده. میبینید که قیمت به خوبی از این میانگین تبعیت میکنه؛ یک بار ازش برگشته، دوباره برگشته و حالا برای سومین بار به این خط نزدیک شده. در این نقطه، من منتظر ورود به معامله هستم چون واضح است که این بازار احترام زیادی به میانگین متحرک ۵۰ دورهای میذاره! اینجا همون منطقهی ارزش هست.
برای ورود به معامله باید دنبال چه چیزی باشیم؟
واقعاً خیلی ساده است. شما میتونید به راحتی یک بسته شدن بالاتر از قیمت قبلی در جهت دلخواه خودتون رو جستجو کنید. این سادهترین و مستقیمترین روش هست. اما اگر از من بپرسید، بهترین نوع استراتژی معاملاتی، جاییه که قیمت یک رد قوی نشون بده. یعنی قیمت وارد این سطح میشه، بعد به سمت پایین میره و دوباره به بالا برگشته و بالاتر از سطح قبلی بسته میشه.
اگر این نوع رد قیمت رو ببینید، احتمال موفقیت معامله خیلی بیشتر میشه. معمولاً این رد قیمت به شکل یک چکش صعودی قوی، الگوی اینگلف صعودی یا چیزهایی شبیه این میشه. هرچی رد قیمت قویتر باشه، احتمال اینکه بازار برگشت داشته باشه بیشتره.
روشهای صحیح تعیین حد ضرر و هدف در استراتژیهای فارکس
در مورد حد ضرر و هدف هم باید مواظب باشید که فقط حد ضرر رو پایینتر از پایینترین نقطه قرار ندید چون این کار ممکنه به راحتی فعال بشه. من دوست دارم کمی فاصله بذارم. یعنی وقتی که نقطه نوسان پایین رو شناسایی کردید، کمی فاصله میذارم و حد ضرر رو یه مقدار پایینتر از نوسان قبلی قرار میدم. این کار باعث میشه که معامله شما فضای بیشتری برای نفس کشیدن داشته باشه و زودتر از حد معمول متوقف نشید.
خب، این توضیحاتی بود برای ورود و حد ضرر. حالا بپردازیم به تعیین هدفها. برای تعیین هدفها، شما باید تصمیم بگیرید که آیا میخواهید نوسانی از بازار رو بگیرید یا روند بلندمدت رو دنبال کنید.
اگر هدف شما گرفتن نوسان است، باید در اصلاح قیمت وارد شوید و حرکت بعدی رو تا قله قبلی بگیرید.
اما اگر قصد شما دنبال کردن روند یا معاملهگری موقعیتی است، باید هدف شما گرفتن کل حرکت بازار باشه و فقط زمانی از معامله خارج بشید که بازار نشونهای از برگشت به شما بده.
بنابراین، باید ابتدا مشخص کنید که کدوم استراتژی رو میخواهید امتحان کنید و سپس برای هر کدوم روش مناسب رو انتخاب کنید.
چطور هدفگذاری درست در معاملات نوسانی انجام دهیم؟
اول از همه، فرض کنید که شما قصد دارید نوسانی رو از بازار بگیرید. برای این کار باید مناطقی رو شناسایی کنید که احتمالاً فشار فروش در اونجا وارد بشه. در قله قبلی بازار، احتمالاً فشار فروش شروع میشه چون این یک قله نوسانی است و به نوعی منطقه مقاومتی محسوب میشه. بنابراین، بهتره که هدف خودتون رو دقیقاً قبل از رسیدن به منطقه مقاومت قرار بدید.
چرا نباید هدف رو بالاتر از سطح مقاومت تعیین کنید؟ چون نمیخواهید با این مقاومت درگیر بشید! اینجا همون نقطهای است که احتمالاً فروشندهها وارد بازار میشن. با قرار دادن هدف در نزدیکی این ناحیه، شما در موقعیتی قرار میگیرید که میخواهید از دیوار عبور کنید و این میتونه برای شما مشکلساز بشه. برای افزایش شانس موفقیت، بهتره هدف رو درست قبل از منطقه مقاومت تعیین کنید.
درمورد پیگیری روند بلندمدت چطور عمل کنیم؟
اگر میخواهید روند بلندمدت رو دنبال کنید، باید چطور عمل کنید؟ یکی از روشهای مناسب برای این کار اینه که از میانگین متحرک ۵۰ دورهای کمک بگیرید. این یعنی شما تنها زمانی از معامله خارج میشید که بازار به زیر میانگین متحرک ۵۰ دورهای بسته بشه. به یاد داشته باشید که در مثال قبلی، اگر شما معامله نوسانی میکردید، احتمالاً از معامله خارج میشدید، ولی در معامله روندی، هنوز در بازار میموندید.
مدیریت معاملات روند: چگونه از میانگین متحرک استفاده کنیم؟
اینها تکنیکهایی هستن که میتونید برای مدیریت معاملات خود ازشون استفاده کنید، چه برای معاملات نوسانی و چه برای دنبال کردن روند. برای توضیح بیشتر، اجازه بدید یک مثال دیگه بزنم. البته باید بگم که مثالهایی که من زدم انتخاب شدهاند تا به راحتی بتونم نکاتم رو توضیح بدم و این طبیعی است.
اما باید به یاد داشته باشید که همیشه احتمال ضرر وجود داره. این استراتژی هیچ وقت ۱۰۰ درصد موفق نیست. بنابراین باید آماده باشید برای معاملات ضرری. اگر میخواهید این استراتژی رو امتحان کنید، پیشنهاد میکنم ابتدا روی حساب دمو یا حتی با پول کم روی حساب واقعی این کار رو امتحان کنید، قبل از اینکه بخواهید پول زیادی وارد بازار کنید.
نکات مهم هنگام استفاده از میانگین متحرک در فارکس
- تنظیم دوره زمانی: انتخاب دوره زمانی مناسب برای میانگین متحرک میتواند تأثیر زیادی بر دقت سیگنالها داشته باشد. برای معاملهگران کوتاهمدت، میانگینهای متحرک با دوره زمانی کوتاه (مانند 5، 10 یا 20 روز) مناسبتر هستند.
- ترکیب با اندیکاتورهای دیگر: استفاده از میانگین متحرک به تنهایی ممکن است کافی نباشد. بسیاری از معاملهگران این اندیکاتور سودساز را با اندیکاتورهایی مانند RSI یا MACD ترکیب میکنند تا سیگنالهای دقیقتری دریافت کنند.
- مدیریت ریسک: همیشه باید به مدیریت ریسک توجه ویژهای داشته باشید. استفاده از حد ضرر (Stop Loss) و حد سود (Take Profit) میتواند به محافظت از سرمایه شما کمک کند.
بدون دیدگاه